بودن فعاليتهاى اتمى را چند برابر نمود و بسيارى اين گزارش را به صحه گذاشتن بر اين واقعیت كه رژيم در صدد است وارد باشگاه اتمى جهان شود قلمداد نمودند. پس از ارائه این گزارش بود كه كشورهاى جهان و در صدر آنان امریكا و اسرائیل نسبت به ادامه روند فعالیتهاى اتمى رژیم آخوندى ابراز نگرانى شدید نموده و نسبت به عواقب آن به جهانیان هشدار دادند و حتى بحث برخورد نظامى و حمله به تأسیسات اتمى را باز گشودند.
شرایط منطقه اى و جهانى و فرا رسیدن بهار عربی و خیزش ملتهاى آزادیخواه و دمكراسیخواه خطرات محتمل یك جنگ تمام عیار منطقهاى را بیش از هر زمان دیگرى افزایش داده است. سردمداران نظام بسیار خوب از این واقعیت اطلاع دارند و اتفاقى نیست كه حركتهاى را در راستاى آرایش نظامى و آمادهسازى براى مقابله با هجوم كشورهاى جهان شروع نمودهاند كه نمونه آخر آن در ملارد و پایگاه نظامى سپاه پاسداران با انفجار و كشته شدن ٥٠ تن از جمله اسماعیل تهرانى مقدم برایشان بسیار پر هزینه تمام شد. در چند روز اخیر بسیارى از مسئولین و كشورهاى جهان منتفى ندانستن اقدام نظامى علیه تهران را یادآور گشته و حتى خبرهاى هم مبنى بر جمع آورى نیرو براى حمله نظامى نیز منتشر گشت.
صورت مسئله بسیار روشن است، رژیم ایران سالیان مدیدیست مخفیانه برنامههاى اتمى خود را به دور از نظارت آژانس و بازرسان به پیش برده و عدم همكارى رژیم با آژانس، حكایت از وجود برنامههاى مشكوك از جمله ساخت كلاهك اتمى دارد و نیازى حتى به اثبات وجود جوانب نظامى توسط آژانس نیست زیرا بسیار روشن است كه رژیم در صدد است با دستیابی به سلاح اتمى وجود خود را در جهان تثبیت نماید و تنها راه حلى براى بقاى نظامش را در تحقق این مهم جستجو مى كند. در مقابل نیز سوابق و كارنامه رژیم در رابطه با اقدامات تروریستى و حمایت از گروههاى تروریست و دخالتهاى منطقه اى مضر آن ، جامعه جهانى را برانداشته به هر طریق ممكن سد راه دهستیابی رژیم به تسلیحات اتمى گردد. حال مدت زیادى است كه جامعه جهانى در راستاى راه حل مسالمت آمیز در تلاش است از ادامه این روند توسط رژیم آخوندى جلوگیرى نموده و خواستار شفاف سازى و پاسخگویی به آژانس انرژى اتمیست، تا جایی كه به اوج نقطه حساس خود رسیده و اگر اقدامى فورى صورت نپـذیرد بی تردید حاكمیت ایران به مقاصد شوم خود خواهد رسید و سناریوى كره شمالى در رابطه با رژیم ایران نیز باردیگر تكرار خواهد گردید.
راهحلهاى كه پیش روى جامع جهانى در رویارویی با این معضل بین المللى باقى ماندهاند، عبارتند از افزایش تحریمهاى جهانى از حمله تحریم بانك مركزى و صنعت نفت و گاز و همچنین اقدامى نظامى با هدف نابود ساختن تأسیسات اتمى رژیم ایران. تا كنون نقطه نظرات متفاوتى در این باره توسط كشورها و شخصیتهاى جهان ایراد شده و بخش وسیعى خواستار شدت بخشیدن و در كل فلج نمودن اقتصاد رژیم آخوندى به وسیله افزایش تحریمها هستند و در آن سو نیز نداهاى بسیار جدى در رابطه با استفاده از ابزار نظامى و منتفى ندانستن حمله نظامى علیه رژیم ایران شنیده مى شود.
در هر دو صورت و با اعمال هر اقدام بین المللى، آسیبهاى بسیار جدى متوجه مردم ایران خواهد شد، اما اگر در بین انتخاب بد و بدتر مجبور به انتخاب گردیم بی تردید انتخاب تحریمهاى فلج كننده بهتر خواهد بود، زیرا در اینصورت با هزینهاى كمتر كنترل جامعه از دست سردمداران رژیم خارج گشته و زمینههاى خیزش و تظاهرات عمومى را فراهم خواهد نمود.
در پایان باید متذكر شد كه مسبب همه این بدبختى و شرایط بحرانى كه دامن گیر جامعه ایران گشته نظام مرتجع و دیكتاتور آخوندیست كه با سیاستهاى نابخردانه و ضد بشرى خود خطرى بسیار جدى را متوجه ایران كرده است و در هر صورت مسئول بحران و مجرم اصلى، سردمداران نظام آخوندی مى باشند.