(اختلاس و دزدیهای کلان زیر پوشش سدسازی)

اکو

در نظام  اخوندی ایران  پروژهای متنوع و گسترده ای  تحت لوای پیشرفت و آبادانی به مرحله اجرا در می آید که نه تنها به هیچ عنوان وجه ی علمی و عملی را در بر ندارد بلکه صرفا جهت پولشویی و انحصارطلبی خاصی شکل میگیرد که عایدات ان متوجه اشخاص و ارگانهای خاصی مانند سپاه پاسداران می‌شود. یکی از این اقدامات  پروژه  سدسازیست.

    روند پروژهای سدسازی طی پروسه های منحصر به فرد و غیر معقولی زیر نظر مستقیم سپاه پاسداران صورت می‌پذیرد. در اینچنین پروژهایی که منافع مالی قابل توجهی را بدنبال دارد هیچ ارگان کارآمد و ذی صلاحی حق مداخله در آن را ندارد و انحصارا توسط سپاه پاسداران با سیاستی غیر معقول و افراطی که با عدم آگاهی ، سو مدیریت ، کمبود افراد کاردان  و نیز فاقد صلاحیتهای لازم جهت امور سدسازی همراه است، اداره میشود. 

در واقع میتوان این سیاستهای مضبوحانه و ظالمانه را که باخشکسالی ، کمبود ذخائر آبی و تالابهای کشورهمراه شده  است را مختص به تصمیمات نابخردانه و غیر مرتبط  این نزام  دانست که صرفا سپاه پاسداران بطور مطلق امتیازات آنهارا در دست گرفته و هیچ اعتنائی به عواقب زیانبار اینگونه اقدامات غیر منطقی و غیر علمی نمی‌کند ولو اینکه این اقدامات  با مکانیزمها و پیشرفتهای جهانی مغایرتی اساسی و بنیادی هم داشته باشد.  لاجرم با سدسازیهای بی رویه و بویژه غیر استاندارد بانی مشکلات بیشماری دراین راستا  گشته  و به جرات میتوان اذعان کرد که یکی از بزرگترین معضلات کشور ، ناشی از وجود ارگانهای غیر مردمی و ناکارآمدی مانند بسیج و سپاه پاسداران است که از این دسته سیاستهای انحصارطلبانه نشئت میگیرد و به شکلی کاملا محسوس مستقیما بر بودجه سالیانه کشور تاثیرات ملموس و بسزائی را تحمیل می‌کند . بودجه های  کلانی که به نام پروژهای سدسازی و هزاران پروژه ناتمام دیگر تحت عنوان پیشرفت را به خود اختصاص میدهد و ما حاصل آن چیزی جز کمبود ذخائر زیرزمینی آب و خشکیده شدن رودخانه ها و تالابهای کشور ونیز زیر خط فقر رفتن‌ اکثریت مردم چشم انداز دیگری بهمراه نداشته است. در بسیاری از  موارد علیرغم مخالفتهای گسترده افرادی کارامد و دلسوز که تبحر خاصی هم در اینگونه امورات دارند این ارگان ناسالم در کمال آرامش ، با توسل به زور و بی اعتنائی به انتقادهای  سازنده همچنان به کارخود ادامه داده و زمینه اختلاسهای کلان وافری  را برای افرادی خاص در جامعه هموار کرده است شایان ذکراست چنین اقداماتی بستری را برای ترویج اختلاسهای مدرنتر و بزرگتر فراهم میکند. 

پروژههای سدسازی تنها نمونه کوچکی از هزاران اقدامات غیر علمی و غیر عملی میباشد  که توسط سپاه پاسداران به طرقهای گوناگون و به شکلی غیر مکانیزه و غیر حرفه ای در انحصار این ارگان قرارگرفته.این ارگان بدون توجه به منافع ملی ، بودجه های تخصیص یافته را صرفا جهت مقاصد شوم و منافع شخصی افرادی خاص یا تعدادی از سران و مسئولین بلند پایه حکومتی بکار میگیرد و همانگونه که در جوامع بین‌المللی بارها و بارها ضمن افشاگری به آن اشاره شده و حتی بیانیه های گوناگونی در این راستا صادر گشته و سازمانهای مذکور توجه خاصی را نسبت به اینگونه اقدامات که منافات آن با منافع ملی حس میشود را مبذول داشته اند. چرا که اقداماتی از این قبیل نه تنها فوایدی را برای ملت بهمراه ندارد بلکه ضرر و زیانهای جبران ناپذیری را هم در بر داشته. آری بودجه‌‌‌های کلانی که تحت چنین عناوینی از خزانه ملی به تاراج میرود علاوه بر هزینه جنگهای منطقه ای و فتنه افکنی مستقیما بر درآمد ملت هم سایه افکنی میکند و نیز مغایرتی اساسی با منافع ملی دارد

آری همگان خوب میدانند  بودجه هایی که تحت عنوان اینچنین پروژه هائی از بیت المال کشور به سپاه پاسداران تخصیص می یابد هزینه خشونتهای منطقه ای و گسترش تروریست جهت مقاصد شیطانی میشود. حال جای سوال است چرا قدرت اول حکومتی را خود سپاه که یک ارگان نظامیست بخود اختصاص داده است درصورتی که این ارگان علاوه بر اینکه یک ارگان نظامیست و نباید حق دخل و تصرف در پروژهای علمی کشور را بر خود روا بدارد بلکه وجود ساختاریش  مغایرت  اساسی با خواسته های مردم دارد و هیچگونه پیوند عاطفی و عقلانی هم با خود مردم را دارا نمی باشد ونیز در نظام بین المللی هم دارای پرونده ای  سیاه میباشد بنابراین میتوان بطور کلی اینگونه عنوان کرد که سپاه پاسداران خواسته یا ناخواسته بصورت گسترده و ریشه ای مخالف هرگونه پیشرفت و ساخت وسازهای معقولی است که کشور را به سمت و سوی آبادانی  سوق بدهد و  درواقع این ارگان زوبینی سمی و تیز و برنده ایست که نوک پیکان آن وضعیت معیشتی مردم و علم و پیشرفت را نشانه رفته است.

 در پایان نباید یکی دیگر از  پروژههای پر هیاهوی مسکن مهر را که بواسطه زیاده خواهیهای ارگانهای مذکور صورت پذیرفت را نادیده گرفت. که در آن جان و مال صدها تن ۰