تاریخ تمدن بشریت در فرازو نش٠یب هزاران سالەی خود همیشە متغیر بودە. و این راە و این پروسە متداول بوده و هرگز متوقف نخواهد شد.
شایستە محمدی
تاریخ تمدن بشریت در فرازو نش٠یب هزاران سالەی خود همیشە متغیر بودە. و این راە و این پروسە متداول بوده و هرگز متوقف نخواهد شد. شکى ن٠یست که روشنفکری و بەروز بودن و بەروزماندن آن از ضروریات جوامع میباشد. و همین موجب میشود، مردم درمسیر ترقی، خود رابا این تغییرات تطبیق دهند. جامعەی پیشرفتە متشکل از زنان و مردانیست کەهر کدام بە شیوەای ودر حد توانایی خود برای پیشبرد آن در تلاشند. امید و آرزوهای جامعە برای هرکس میتواند معناو مفهوم خاص خودراداشتە باشد. وهرکسی بدون در نظر گرفتن جنسیتش میتواند در این پیشرفت موثر واقع گردد، اما از گذشتە تا کنون همیشە جامعە تحت سلطەی زورگویان بودە و در اکثر مواقع و درتمامی عرصەها،زنان سرکوب و تحت فشار مردها قرار گرفتەاند و کمتر بە آنان اجازە موفقیت دادەشدەاست. طبق تفکرات غلط وارتجاعی، وطرز فکراشتباە بعضی از مردها، موجب شده تا شمارى از مردها در برابر زنان رفتار ناشایست انجام دهند و حتی بە مانند ملک مردها بە شمار بیایند.
اما در جامعەی پیشرفتە و آگاە امروزی دراین برهەی زمانی این افکار بیهودە در بسیاری از افراد جامعە و جای خودرا بە این حقیقت دادە کە با اجرای عدالت اجتماعی،زنان بیشتر از مردها از حقوقشان برخوردارشوند. و قطعا، برای کسانی کە طرز تفکرشان مربوط به هزارەی یکم است،امر ناخوشایندی خواهد بود.
از مهمترین دلایل رفتارهای ضد زن شیوەهای تربیتی در خانوادە بودە کە میتواند برتفکر وچگونگی رفتار با اطرافیان دراجتماع تاثیر بگذارد. خشونت ،اختلافات خانوادگی و تحقیر کردن زنان درحضور کودکان میتواند تاثیرات مخربی بر آیندە آنها بگذارد و آنها را بە سوی جنایتهای بزرگتر در آیندە سوق میدهد و بالعکس هراندازە تفکر خانوادە مترقی باشد، میتواند بهترین شیوەی تربیتی را پی ریزی کند.
خانوادە نقش بسزایی در تربیت افراد ایفا میکند. شیوەی رفتاری پدر با اعضای خانوادە، راهنمایی مادر بە پسرش که چگونە بازنان برخورد کند و یا دخترش را محترم بشمارد ازجملە مواردی هستندکە تاثیرات بسزایی برآیندە فرزندان و جامعە دارد.
جامعە نیز همانند خانوادە میباشد و بەهر اندازە قوانین و حقوق برای همە رعایت شود، موجب امنیت و آسایش در جامعه میگردد. جنایت و خشونت علیە زنان، رفتارناشایست در جامعەی عقب افتادە و تسلط حاکمیت دیکتاتور با قوانین مردسالارى، بە حدی افزایش یافتە و متداول شدە کە بر جریان زندگی عموم ن٠یز سا٠یه افکنده.سازمانهای مدافع حقوق زنان، دهها سال است با فعالیتشان موجب روشنفکری و اطلاع رسانی در جامعەی جهانی شدەاند اما متاسفانە تفکر منطقی کە بتواند نقش موثرو چشمگیر زنان در ادارە حکومت مشخص کند، در حاکمیتهای دیکتاتور وجود ندارد. وامیدی بە اصلاح،این تفکرات قرون وسطایی نیست. عل٠یرغم مشکلات و مصائب بدیهی ست کە نباید فعالیتها متوقف گردد بلکە زنان باید دراین راە بیشتر گام بردارند و سعیشان در راستای تغییر ریشەای این افکارغلط بیشتر شود. و برای تحقق حقوقشان بەحدی بکوشند تا ثابت کنند زنان حق برابری با مردان را دارند و بە مانند انسان با آنها برخورد گردد، باید قوانین قرون وسطایی و،افکار غلط افراد تغییر یابد و حقوق زنان در همەی عرصە ها در نظر گرفتە شود.