ماردین زاهدی
ماردین زاهدی
زندگی کردن در کشور ایران و با وجود بودن رژیم کنونی آخوندی به خودی خود مشمول مشقات بسیاری بوده که تبعاتش گریبانگیر قشر کثیری از مردم شده است. سیاست های ضد بشری رژیم برای ایجاد خفقان و سرکوب مردم در سالهای اخیر و به گونه ای از دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی, پروسه ترویج مواد مخدر را در میان مردم بیشتر گسترش داده و پیرو نابودی قشر جوان, دامنه بیشتری به تنوعات مخدر و آسان کاری برای در دسترس بودن آن زده و نیز روند کاهش سن اعتیاد را به سیکل همه گیری و نابودی بنیاد خانواده اضافه کردند. مواد مخدر یکی از بزرگترین معضلات جامعه جهانی بوده که علیرغم تلاش کشورها تاکنون درمانی برای مبارزه با آن و یا کمک اساسی به فرد مصرف کننده یافت نشده است.
رژیم ایران از این مواد برای مقاصد سود جویانه خود استفاده کرده و به وسیله مافیای سپاه, هم برای کسب درآمد و هم از بین بردن سلامت فکری و جسمی جامعه بهره می جوید. فرد مصرف کننده مواد مخدر, نه تنها خود بلکه یک یا چند خانواده را درگیر خویش کرده و با ایجاد معضلاتی مانند پول جهت تهیه و مکان مصرف, و تبعاتی مانند مسمویتهای بعد از مصرف, زوال عقل, عدم قدرت تصمیم گیری, نداشتن توان برای کار کردن و گذراندن امور زندگی, گاها بیرون رانده شدن توسط خانواده, فرار, زندان و بسیاری دیگر از این گونه معضلات که میتواند یک جامعه را درگیر خود کند. همانطور که اذعان شد, مساله مواد مخدر در تمام دنیا شایع است اما روش برخورد حکومتها با این معضل بسیار متفاوت میباشد. زمانی در قانون رژیم آخوندی اعتیاد جرم بوده و با آن به شدیدترین روشهای ممکن برخورد میشد, اما بعدها و به واسطه فشار جامعه جهانی و نیز آگاهی و شناخت بیشتر مردم, اعتیاد با نام بیماری شناخته شده و فرد مصرف کنند نیز بیمار قلمداد شد. حکومت مرتجع آخوندی جدای اینکه خود تولید کننده و عامل پخش این مواد در ایران است, برای توجیه اعمال خود, همچنین بیگناه نشان دادن خود, از روشهای صد سال پیش کشور امریکا مانند جایگزین کردن با مواد نگهدارنده مانند متادون بهره میجوید که خود نیز به روشنی میداند با اینکار نه تنها کمکی به فرد بیمار نکرده, بلکه او را با ماده جدیدی آشنا کرده که به مراتب بسیار بدتر از خود مواد میباشد. در سالهای اخیر و با گسترش مصرف مواد روانگردان که عوارض اش بسیار بیشتر از مواد سنتی است, با کمک سپاه اقدام به ایجاد لابراتوارهایی برای تولید این مواد کرده است, به گونه ای که اکنون ایران تبدیل به یکی از قطب های تولید شیشه شده که تولید اش از کشور مبدائ و سازنده اصلی آن نیز بیشتر و حتی شاهد بوده ایم که از ایران به آن کشورها نیز ترانسپورت میشود. نکته قابل توجه دیگری که وجود دارد انتقال لابراتوارهای تولید شیشه به مناطق مرزی کردستان است, کردستانی که خود به واسطه استسمار حکومت و فشار سیاسی وارده بر کردها در شرایط اقتصادی بسیار بدی قرار دارد. هدف رژیم از این کار حمله گسترده به ساختارهای بنیادی و فرهنگی کردستان بوده و با تحت شعاع دادن قشر جوان, چ زنان و چ مردان اساس اصلی فرهنگی ملت کرد را مورد هجوم قرار داده است. با فریب قشری از افراد ساده بومی برای فروش مواد مخدر در این نقاط برای کاور کردن خود و عواملشان, دستگیری, اعدام و احکام بلند مدتی که شالوده بسیاری از خانواده ها را از هم پاشیده است تبدیل به یک اختاپوس جرم و بزه در کردستان ایران شده است. اما این حرکت جنبه دیگری نیز دارد, هم مرز بودن با هریم کردستانی که به واسطه حکومت اش از لحاظ وجود مواد مخدر از بیشتر کشورهای منطقه وضعیت بهتر و تحت کنترل تری دارد. رژیم آخوندی ایران سالهاست که با مداخله در امور داخلی کشور عراق و هریم کردستان, باعث ایجاد مشکلات زیادی شده است. به گونه ای که بیشتر میلیشیاهای عراق تحت کنترل رژیم بوده و اکثر اقدامات تروریستی نیز با مداخله رژیم صورت میگیرد. سپاه تروریستی و مافیای مواد مخدرش بسیار میکوشند که هریم کردستان را نیز همانند ایران به کانگاه مواد مخدر تبدیل و با این کار گستره بیشتری به تجارت مرگ خود در تمام منطقه بدهند. در روزهای اخیر خبرهایی از کشف و ظبت چندین کیلو مواد در هریم, زنگ خطر و هشداری جدی برای مردم را به صدا درآورده است. مردمی که بخشی از آنها از مردم کردستان ایران هستند که به دلیل وجود همین مواد خانمان سوز در شهرهایشان به کردستان عراق پناه آورده اند. وجود این مواد و نیز نبود آگاهی و شناخت کافی مردم در هریم کردستان میتواند تبدیل به فاجعه جبران ناپذیری شود. حکومت کردستان باید مانند همیشه و با قدرت هرچه تمام تر در مقابل این سیاست خصمانه رژیم قد علم کرده و با آگاه سازی اجتماعی و مقابله با ورود مواد تا هرجایی که امکان دارد در تقابل با این معضل اقدام نماید.مبرهن است تا زمانی که رژیم آخوندی نفس بکشد این بلایا تمام ناشدنی بوده و هجومهای رژیم آخوندی به تمام منطقه ادامه دار خواهد بود.