خوانشى از جلسه س٠یاسى اخ٠یر(۱µ بهمن ۱۴۰۰) کاک باباش٠یخ حس٠ینى دب٠یرکل سازمان خبات کوردستان ا٠یران
ماردین زاهدی
یکی از اساسی ترین اصول دموکراسی و روابط دیپلوماسی, اصل مذاکره است که نشاندهنده روابط به روز و پایبندی به قواعد انسانیست.
مذاکره در ارتباطات سیاسی و اجتماعی نقش محورى را داشته و نشانگر این واقعیت است که طرفین دارای فرهنگ و تمدن واقعی برای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن هستند.
اما هیچکدام از این اصول و قواعد نمیتواند نقشی در مواجهه با رژیم و دولتهای دیکتاتوری داشته باشد و ارتجاع مشهود در این حکومتها تبدیل به سدی نفوذ ناپذیر برای ایجاد روابط دیپلوماسی میشود.
ارتجاع و پرورش افکار کهنه و جلوگیری از آزادیهای جمعی در حکومتها سبب جلوگیری از پیشرفت و همچنین باعث نابودی یک کشور و ضربه زدن به مناطق اطراف به دلیل مداخله این حکومتها برای گسترش افکارشان میشود.
رژیم دیکتاتور ایران یکی از خطرناکترین حکومتهاى مرتجع و کهنه پرستی است که هرگونه افکار مغایر با باورهای خود را سرکوب و تمامی تلاش خود را نیز در از میان برداشتن مخالفان خود انجام میدهد.
تجربیات به خوبی نشان داده اند که هیچ گونه نشست و مذاکره ای با این حکومت فایده ای نداشته و همانند حکومت شاهانشاهی و چه بسا بدتر, آنها نیز تنها راه زدودن افکار مغایر را در پیش گرفته اند.
احزاب اپوزسیون کردی بر اساس اصول دموکراسی و در جهت محافظت و پیشگیری از به هدر رفتن خون به ناحق, در ابتدای به قدرت رسیدن رژیم خواستار مذاکره و گفتگو برای رسیدن به حقوق خود شدند. اما شفافانه شاهد اقدامات سرکوبگرانه و شنیع رژیم برای از میان برداشتن آنها با یورش نظامی و قتل عام ملت کرد با زدن انگ کفار و افراد ضد دین بوده و دریافتیم که هرگونه مذاکره با این حکومت بر خلاف منافع ملى و م٠یهنى م٠یباشد و مذاکره با آن تنها هدر دادن زمان و بازی با جان مبارزان و ملت ستمدیده را در پی دارد.
سازمان خبات کردستان ایران به عنوان یکی از احزاب اصلى اپوزسیون کوردستانى به خوبی این واقعیت را درک کرده و از سالهاى آغاز زمامدارى ا٠ین حکومت به طور رسمی هرگونه مذاکره با این حکومت مرتجع را رد کرده و آنرا بمانند راهبندی بر سر راه جنبش آزادیخواهی کردستان میداند و آنرا تبدیل به یکی از اساس غیر قابل تغییر در اصول خود کرده و تنها راه نجات ملت را نابودی حکومت اصلاح ناپذیر آخوندی میداند.
واقعیت این است که چه حکومت شاهانشاهی با فاشیست نژادی و رژیم آخوندی با فاشیست مذهبی هیچگونه حقوقی را برای ملت کرد و دیگر ملیتهای ایران و افکار مغایر مد نظر نگرفته و اصل سرکوب را در اساس کار خود قرار داده اند که این خود بیانگر این واقعیت است که هرگونه مذاکره با این حکومتها تنها بازی با جان و مال ملت و مبارزان راه آزادی بوده و برای رسیدن به رستگاری و آزادی ملت ستمدیده و مظلوم کرد سه اصل اساسی "نه شاه و نه شیخ" , "سرنگونی رژیم" و "خودمختاری کردستان" را پیرو کرده است. این یک واقعیت است که ملت کورد خواستار داشتن یک کشور واحد و رسیدن به کردستان قبل از به قدرت رسیدن حکومت صفویان بوده و داشتن استقلال کامل بهترین گزینه برای پیشبرد اهداف میباشد. اما باید این واقعیت را با بهره برداری از تجربیاتی و رویدادهای بخشهای دیگر کردستان در نظر داشت و برای رسیدن به هدف اصلی گامهای اصولی و عقلانی برداشت.