بار دیگر جان کارگران ایرانی قربانی بیتوجهی و ناکارآمدی ساختارهایی شد که سالهاست به جای تأمین امنیت نیروی کار، تنها درگیر حفظ قدرت و سرکوب مطالبات هستند. گزارش گازگرفتگی در معدن مهماندویه دامغان به هلال احمر استان سمنان ارسال شد.
به گفته مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان، بلافاصله تیم امداد و نجات پایگاه نعیمآباد به محل اعزام شد. با اینحال، نخستین خبرهای غیررسمی از مرگ دلخراش دستکم ۷ کارگر معدن حکایت دارد؛ افرادی که جانشان را زیر زمین و در سکوت دفن کردند، تنها به دلیل نبود حداقل امکانات ایمنی و استانداردهای اولیه کار.
تا لحظه تنظیم این خبر، پیکر بیجان ۳ نفر از معدن خارج شده و عملیات جستوجو ادامه دارد. منابع رسمی از جمله وزارت کشور، مرگ ۷ نفر را تأیید کرده و گفتهاند که وزیر رژیم دستور رسیدگی داده است؛ اما همانند صدها “دستور رسیدگی” گذشته، هیچ پاسخگویی واقعی و مؤثری وجود ندارد.
همزمان با تلاش امدادگران، از خانوادهها خواسته شده از تجمع در محل حادثه خودداری کنند؛ درخواستی که بیش از آنکه در راستای کمک باشد، به نظر میرسد با هدف کنترل روایت و جلوگیری از بازتاب خشم عمومی صورت گرفته است.
مرگ کارگران در معادن ایران، یک حادثه نیست؛ یک روند دائمی است که ریشه در ساختار فاسد، بیتوجه به حقوق کارگر، و نظارتزدایی نظاممند دارد. حکومت، بهجای ارتقاء ایمنی محیط کار، تبار دیگر جان کارگران ایرانی قربانی بیتوجهی و ناکارآمدی ساختارهایی شد که سالهاست به جای تأمین امنیت نیروی کار، تنها درگیر حفظ قدرت و سرکوب مطالبات هستند. بعدازظهر امروز، حوالی ساعت ۱۵:۳۰، گزارش گازگرفتگی در معدن مهماندویه دامغان به هلال احمر استان سمنان ارسال شد.
به گفته مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان، بلافاصله تیم امداد و نجات پایگاه نعیمآباد به محل اعزام شد. با اینحال، نخستین خبرهای غیررسمی از مرگ دلخراش دستکم ۷ کارگر معدن حکایت دارد؛ افرادی که جانشان را زیر زمین و در سکوت دفن کردند، تنها به دلیل نبود حداقل امکانات ایمنی و استانداردهای اولیه کار.
تا لحظه تنظیم این خبر، پیکر بیجان ۳ نفر از معدن خارج شده و عملیات جستوجو ادامه دارد. منابع رسمی از جمله وزارت کشور، مرگ ۷ نفر را تأیید کرده و گفتهاند که وزیر کشور دستور رسیدگی داده است؛ اما همانند صدها “دستور رسیدگی” گذشته، هیچ پاسخگویی واقعی و مؤثری وجود ندارد.
همزمان با تلاش امدادگران، از خانوادهها خواسته شده از تجمع در محل حادثه خودداری کنند؛ درخواستی که بیش از آنکه در راستای کمک باشد، به نظر میرسد با هدف کنترل روایت و جلوگیری از بازتاب خشم عمومی صورت گرفته است.
مرگ کارگران در معادن ایران، یک حادثه نیست؛ یک روند دائمی است که ریشه در ساختار فاسد، بیتوجه به حقوق کارگر، و نظارتزدایی نظاممند دارد. حکومت، بهجای ارتقاء ایمنی محیط کار، تنها در زمان مرگها ظاهر میشود، با بیانیههایی تکراری، بدون هیچ تغییر واقعی.